مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
ای چارطاق عرش خـدا خـیمۀ غمت وی کهکشان ستارهای از خاک مقدمت قـدوسیـان تراوش انـفـاس قـدسـیات فرماندگی ارض و سماء رتـبۀ کمت هفت آسمان به گرد مزار تو در طواف آمد پـدید نُه فلک از فیض یک دمت لاهـوتیـان دریـده گریبان روضهات آیـد صدای فـاطـمـه از بـزم مـاتـمت صدها هزار حـاتـم طائی نـشستـهاند کاسه بدست، سائل دنیـار و درهـمت جانا حساب چشم تو از دیگران جداست زمزم کجا و قطره ای از اشک نم نمت یا سید الکـریـم سیـادت غـلام توست ارثـیـه ایست هـدیـه ز جـدِّ مکـرمت ای امـتـداد مـرتبت مـرتضی حـسن! کـرده خـدا به شـاه شهـیـدان مقـدّمت آتـش گـرفـتـه ای وسط کوچـۀ فـدک شـد فــاطـمـیــه اول مــاه مـحـرّمـت صـلـح تو شد زمیـنۀ تصویر نـیـنـوا کـرببـلاست سینه زن پـای پـرچـمت من بینوای عـشق تـوأم سیدالـغـریب دردی بریز دردل من جـان قـاسمت یک عـالـمه تـرانه بـرایت سـرودهام من از ازل خـراب نـگـاه تـو بـودهام |